سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















ماه شمالی

رفت
برای همیشه
ارام و بی توجه
اره!
درسته!
قاصدکا نامه هامو گم نمی کردن
اونها بهش میرسوندن
اما اون کی بود وچی بود که نامه هامو ...
نامه هامو عوضی دستش می رسوند ،خدا میدونه...

امروز
اشکامو توی کاسه ی گلی ای که با ابرنگ ابی دوران امادگیم رنگش کردده بودم ، جمع کردم
تا پشتت بریزم و بدرقه ی راهت باشه...






نوشته شده در شنبه 89/4/12ساعت 10:50 عصر توسط فهیمه نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت