ماه شمالی
چندی ست که بقول شمالی ها "چش سفید" شدم دلم می خواهد کنار پنجره ای بنشینم که باران مدام او را می بوسد و بعد هر بوسه از حال می رود و بر روی همون پنجره لیز می خورد هی می بوسد ... بیهوش می شود... مستِ مست حرف اضافه: 1: لعنت به من با این ذهن منحرفم!... 2: فصل برداشت عسل... شور و حال خونه اینروزها بدجوری زنبوری شده، نیش می زند عزیز، نیش 3: جوجه اردکی، دو روز پیش بدنیا اومد، امروز متوجه شدیم که حیوونکی نابینا از آب درومد که هیچ، راه هم خوب نمیرود، عکسیدیم ازش
نوشته شده در جمعه 88/6/6ساعت
10:38 عصر توسط فهیمه نظرات ( ) |
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |