وبلاگ :
ماه شمالي
يادداشت :
اون کي بود که داشت ذره ذره ي وجودشو ازش مي گرفت؟
نظرات :
2
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
کامران محمدي
سلام
کار خوبي بود ، هرچند ايده ي جديدي نبود!
با «
انگاري نايزهاش مدام تنگ تر و تنگ تر مي شدن» موافق نيستم ، نياز نبود از کلمه ي تخصصي استفاده کني!
با «
خوناي مزخرفش» هم موافق نيستم ، ترکيب مناسبي نيست!
نيازي به اون چنتا خط آخر راجع به 7 نبود! اضافي بود به نظرم!
اميدوارم موفق باشي...
مرسي از دعوتت