.
کلبه ام پنجره اي باز به دريا داردخوب من , منظره خوب تماشا داردساختم آينه اي را به بلنداي خيالتا خودت را به تماشاي خودت واداردراز گيسوي تو دنياي شگفت انگيزي استکه به اندازه صد فلسفه معنا داردگوش کن , خواسته ام خواهش بي جايي نيستاگر آيينه دستت بشوم جا داردچشم يک دهکده افتاده به زيبايي تويعني اين دهکده , يک دهکده رسوا داردکوزه بر دوش , سر چشمه بيا تا گويندعجب اين دهکده سرچشمه زيبا دارددر تو يک وسوسه مبهم و سرگردان استاز همان وسوسه هايي که يهودا داردعشق را با همه شيريني و شورانگيزيلحظه هايي است که افسوس و دريغا داردبي قرار آمدن , آشفتن و آرام شدنحس گنگي است که من دارم و دريا دارديخ نزن , رود معمايي من , جاري باشدل درياييم آغوش پذيرا دارد...
سلام.خوبين شما.ممنونم كه به وئب من سرزدين.متن زيبايي و جالبي بود.فقط خيلي وقته اپ نشدي.به همين خاطر امارت كمه.
خوشحال ميشم آخرين باري نباشه كه به من سر زدي
راستي نماز و روزهاتون قبول باشه